آسيبهاي آلودگي صوتي و بوقزدنهاي نابجا
دردسرهاي زبان صوتي ترافيک براي شهروندان
گروه اجتماعی – موضوع گزارش اين هفته «بوقزدن» است؛ بله، همين بوقي که خيلي از ما فرهنگ استفاده از آن را نداريم و البته برخي هم نميدانيم که نحوه درست استفاده کردن از آن چگونه است. براي اثبات اين ادعا هم کافي است سري به يکي از خيابانهاي پر رفت و آمد شهرمان بزنيم؛ چند دقيقهاي را پشت يک چهار راه يا دور ميدان بايستيم يا گوشهايمان را نسبت به شنيدن بوقها حساستر کنيم. آن موقع متوجه ميشويم که خواسته و ناخواسته به يک رفتار نادرست ترافيکي عادت کردهايم.
به گزارش پایگاه خبری پلیس به نقل از هفته نامه امین جامعه، بوقزدن همانقدر که ميتواند ثمربخش باشد، ميتواند به افزايش آلودگي صوتي محيط پيرامونمان بينجامد؛ آلودگي که به چشم نميآيد، اما آثارش در روح و روانمان تأثيرات مخربي ايجاد خواهد کرد. شايد کمي سخت باشد، اما با افزايش آگاهيمان و توجه به حقوق ديگران، ميتوانيم کمتر بوق بزنيم و شهري سالمتر داشته باشيم. در ادامه بيشتر به اين موضوع ميپردازيم.
محصول توسعه شهرنشيني
آلودگيهاي صوتي محصول توسعه شهرنشيني است و هر روز بيش از روز قبل، بر آرامش و سلامت شهروندان اثر سوء ميگذارد و زندگي را بر آنان مشکلتر ميکند.
دکتر خسرو گورابي اوديولوژيست و عضو هيئتعلمي دانشگاه علوم پزشکي ايران، درباره آلودگيهاي صوتي ميگويد: بعد از آلودگيهوا، مهمترين آلودگي که سلامت انسان را تحت تأثير قرار ميدهد، آلودگي صدا است.
وي آلودگي را نتيجه شهرنشيني و زندگي صنعتي ميداند و ميافزايد: آلودگي صدا طبيعت زندگي شهرنشيني و صنعتي است. ما نميتوانيم زندگي صنعتي داشته باشيم و سروصدا نداشته باشيم، اما ميتوانيم آن را تحت کنترل درآوريم و عرصه را بر خود تنگ نکنيم.
به گفته وي، ما در بسياري از موارد بياحتياطي ميکنيم؛ حالا چه در توليد و چه در ميزان حضور در محيطهاي پر سروصدا، چه در پيشگيري از مشکلاتي که آلودگيهاي صوتي ايجاد ميکند و چه در مورد درمان بيماريهاي ناشي از آن.
دکتر گورابي آلودگي صوتي را اينچنين تعريف ميکند: هر صدايي که موجب شود صورت خود را در هم بکشيد و احساس ناراحتي کنيد، آزاردهنده است و آلودگي صوتي محسوب ميشود.
سقف شدت مجاز صدا
رئيس انجمن علمي شنواييشناسي ايران، در مورد ميزان شدت صداها ميافزايد: در حالت معمولي وقتي صحبت ميکنيم و طرف با گوش سالم آن را بهراحتي ميشنود، شدت صداي آن 55 تا 60 و حداکثر 65دسيبل است. اين صدا بهراحتي شنيده ميشود و مخاطب آزار نميبيند؛ اين شدت تا 85دسيبل هم قابلتحمل است و اگر کسي در يک محيط پرسروصدا کار کند و شدت آن 85دسيبل باشد، ميتواند يک نوبت کاري هشتساعته را بدون دردسر فعاليت کند و هيچ مشکلي براي شنوايياش پيش نيايد. اين استاندارد جهاني است و ايران هم آن را پذيرفته است و در منابع علمي ما هم آمده که سقف صداي استاندارد 85دسيبل است.
دکتر گورابي ادامه ميدهد: افزايش صدا لگاريتمي است، يعني اگر دو يا سه نفر با هم با شدت 85دسيبل صحبت کنند، شدت صداي آنها جمعجبري نميشود که مثلا 200 باشد. صداها اگر جمع شود، اندکي بيشتر از 85خواهد شد(مثلا 86دسيبل)؛ درنتيجه هر يک دسيبل افزايش، يعني تعداد زيادي صدا داراي فشارهاي صوتي. با اين حساب بين 85 تا 90دسيبل تفاوت فشار بسيار زياد ميشود.
آلودگي در محيطهاي شهري
عضو هيئتمديره انجمن علمي شنواييشناسي ايران ميافزايد: ملاک ما براي شنيدن حداکثر صداي مناسب انسان 85دسيبل است و اگر اين صدا در محيطي بالاتر رود، براي متعادلکردن آن بايد تمهيداتي انديشيده شود. اين تمهيدات بايد نخست از منبع آن مورد توجه قرار گيرد؛ بهاينترتيب که صداي موتور خودرو، فن و هر وسيلهاي که توليد ميشود، بايد کنترل شود؛ اگر نميتوانيم شدت صدا را کنترل کنيم، بايد ميزان مواجهه با آن صدا را کاهش دهيم و اگر نميتوانيم کمتر درمعرض صداهاي شديد قرار بگيريم، دستکم بايد از محافظهاي شنوايي استفاده کنيم.
وي در مورد شرايط آلودگيهاي صوتي در محيطهاي شهري اضافه ميکند: در محيطهايي مثل چهارراهها، گاه 90 تا 100دسيبل شدت صدا وجود دارد که براي عابران نيروهاي پليس، مغازهداران، رانندگان و تمامي کسانيکه از آنجا عبور ميکنند، ايجاد مزاحمت ميکند.
مشکل رواني بوقزدن
علت بوقزدن ممتد برخي افراد چيست و چرا هنگام ترافيک و سدمعبر صداي همه درميآيد و نميتوانند صبرداشتن را امتحان و تجربه کنند و اکثر رانندگان پشت فرمان بيحوصله و بيطاقت هستند؛ چرا اين امر در جامعه ما رواج دارد؟
دکتر شهناز قائدشرفي ضمن بيان اين مطلب اظهار ميکند: تا زمانيکه مردم هنگام رانندگي قصد جلوزدن از يکديگر را دارند، پس بنابراين بيرويه هم بوق ميزنند.
وي ميافزايد: برخي از مردم ما اصول رانندگي را بهدرستي ياد نگرفتهاند؛ حال آنکه بدون شک افراد بايد بياموزند که بهعنوان نمونه نزديک بيمارستان يا مدارس و دانشگاهها و مراکز مشابه بوق نزنند.
وي ادامه ميدهد: بهراستي آيا زمانيکه ترافيک سنگين يا راه مسدود است، بوقزدنهاي بيجا فايدهاي دارد؟ اين درحالي است که متأسفانه برخي افراد بهجاي ايستادن و صبرکردن در ترافيک يا براي عبور عابران، بيرويه بوق ميزنند.
وي خاطرنشان ميکند: تمايل به بوقزدن زياد نوعي اختلال رواني بهشمار نميرود، بلکه نوعي کجرفتاري است.
ترافيک، ريشه آلودگيهاي صوتي
دکتر عبدالحميد حسيننيا متخصص بيماريهاي گوش، حلق و بيني نيز ريشه آلودگيهاي صوتي در تهران را ترافيک سنگين و نامتناسب خيابانهاي اين شهر ميداند و ميگويد: رانندگان تهراني، از بوق بهمثابه سمبل زبان صوتي ترافيک استفاده ميکنند. وي در سال1378 تحقيقي در خيابانهاي نازيآباد و ميرداماد در جنوب و شمال تهران انجام داد که مشخص کرد در يک خيابان تهران، در شبانهروز هر فرد بهطور ميانگين حدود 90هزار بار صداي بوق ميشنود که اين آمار باتوجه به افزايش چشمگير تعداد خودروها در تهران، مطمئنا تا امروز چندبرابر شده است. براساس تحقيقات دکتر حسيننيا، همچنين هر دقيقه 6بوق بهعنوان ضربهاي صوتي به گوشهاي هر شهروند تهراني وارد ميشود.
بوق بايد چقدر صدا توليد کند؟
بوق وسيلهاي است هشداردهنده که رسيدن يا حضور وسيله نقليه را به ديگران خبر ميدهد. همه خودروها، کاميونها، کشتيها، قطارها و در برخي مواقع دوچرخهها، ملزم به داشتن بوق هستند.
اليور لوکاس دانشمندي از شهر بيرمنگام انگليس، براي نخستينبار اين وسيله را در سال1910 ميلادي اختراع و به جهان معرفي کرد تا تردد خودروها را به عابران پياده هشدار دهد. بعدها بيشتر خودروها به بوقهاي الکتريکي مجهز شدند تا در مواقع اضطراري مورد استفاده قرار گيرند. بوق استاندارد ازطريق قطع و وصل الکترومغناطيسي کار ميکند. طبق مقررات راهنمايي و رانندگي، صداي بوق خودروهاي معمولي بايد بين 8/1تا 5/3کيلوهرتز و 112دسيبل باشد.
چه موقع در رانندگي بوق بزنيم؟
ظاهرا جواب اين سؤال ساده است؛ بهطورکلي بوق وسيلهاي است که راننده يک خودرو براي اعلام هشدار به ديگر خودروها يا عابران پياده از آن استفاده ميکند؛ مثلا اگر يک خودروي درحال حرکت دچار نقص فني شده، ميتواند با بوقزدن به ديگران وضعيت خود را بهسرعت اطلاع دهد و مانع از بروز حادثه شود يا اگر هنگام رانندگي يک خودرو بهصورت غيرمنتظره و خطرناک نزديک وسيله نقليه شما شد، ميتوانيد با بوقزدن به او هشدار دهيد تا در مسير خودش حرکت کند و به شما نزديک نشود. مثال خوب ديگر اينکه برخي از عابران هنگام عبور از خيابان، متوجه خودروها نيستند و بوقزدن ميتواند حضور و تردد خودروها را به آنها هشدار دهد. اينها ازجمله مواردي هستند که استفاده از بوق را براي رانندهها ملزم ميسازد. بوقزدن بجا و درست ميتواند از بروز يک تصادف يا حادثه ناگوار جلوگيري کند. يادتان باشد که بوق يک وسيله هشداردهنده است، نه يک وسيله خبرکننده يا اعتراضي!
انتهاي خبر // پایگاه خبری پلیس ایران
دیدگاهها