اعظم شریفی۱ ـ علی اصغر کاکوجویباری۲ ـ محمدرضا سرمدی۱
۱ـ گروه علوم تربیتی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه پیام نور تهران، ایران
۲ـ گروه روانشناسی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه پیام نور تهران، ایران
چکیده
زمینه و هدف: مهارت در خواندن یکی از مهمترین نیازهای یادگیری دانش آموزان در زندگی امروز است این مهارت معطوف به توانایی درک مطلب، تفسیر و استنتاج از متون و دریافت معنا و مفهوم پیامی است که به نگارش درآمده است. موفقیت و پیشرفت تحصیلی هر دانش آموز با میزان توانمندی وی در درک مطلب ارتباط مستقیم دارد. هدف از این تحقیق بررسی تأثیر افت شنوایی بر توانایی سطوح مختلف درک خواندن دانش آموزان کم شنوا در مقایسه با دانش آموزان شنوا بود.
روش بررسی: پژوهش از نوع مقطعی بود و ابزار آزمون دفترچۀ استاندارد شدۀ بین المللی (PIRLS) 2001 بود که روی ۱۷ دانشآموز مبتلا به کم شنوایی در پایۀ چهارم ابتدایی از مدارس استثنایی شهرستانهای شهریار، رباط کریم و کرج و ۱۷ دانش آموز شنوای هنجار که به روش تصادفی ساده از مدارس عادی همجوار با مدارس استثنایی انتخاب شده بودند اجرا شد.
یافته ها: در تحلیل یافته ها بین دانش آموزان کم شنوا و دانش آموزان شنوا در سطوح مختلف درک خواندن تفاوت معنیداری دیده شد(۰۵/۰p<).
نتیجهگیری: افت شنوایی بر سطوح مختلف درک خواندن تأثیر منفی دارد و بههمین سبب بازنگری برنامه ریزی های آموزشی در مراکز استثنایی، به منظور هدایت آموزش از حفظ لیخوانی به سمت درک معنا و لایه های عمیقتر یادگیری، ضروری است.
واژگان کلیدی: درک خواندن، کم شنوا، شنوای هنجار
(دریافت مقاله: ۱۸/۷/۸۸، پذیرش: ۱۱/۱۰/۸۸)
مقدمه
مهارت در خواندن یکی از مهمترین نیازهای یادگیری دانشآموزان محسوب میشود. بهکارگیری ارتباط میان حروف و صداها مؤثرترین روش برای خواندن تلقی میگردد، ولی خواندن فراتر از تطبیق صداها با نمادهای نوشته شده بر یک صفحه است(۱). دانشآموزان کمشنوا از نظر مهارتهای ارتباط زبانی نظیر درک مفاهیم و معانی کلمات، صحبت کردن و درک خواندن دچار اشکال عمده و کندی قابل ملاحظهای هستند.Hunt و Marshall (1999) به نقل ازPall (1998) به این کندی رشد اشاره داشتهاند(۲). نتایج تحقیق Wauters و همکاران (۲۰۰۶) نشان داد علیرغم اینکه تشخیص لغات کودکان ناشنوا با همتایان شنوای آنها تقریباً برابر است، نمرههای درک خواندن آنها بسیار پایینتر از کودکان شنواست(۳). با وجود تلاشهایی که برای کسب پیشرفت برابر بین ناشنوایان و یادگیرندگان شنوا صورت پذیرفته، بسیاری از ناشنوایان پرورش تواناییهای خواندن و نوشتن مناسب سن خود را دریافت نمیکنند(۴). حتی کودکانی که کاشت حلزون هم شدهاند، علیرغم اینکه از همتایان ناشنوای خود از نظر درک مطلب بالاتر هستند، در مقایسه با کودکان شنوا پیشرفت کندی در درک خواندن نشان میدهند(۵). نتایج تحقیق Gilbertson و Ferre(2008) که در زمینه مشکلات خواندن دانشآموزان ناشنوا و سخت شنوا صورت پذیرفته حاکی از این است که فعالیتهای یادگیری پیش از مدرسه برای این دانشآموزان متفاوت از همتایان شنوای آنها است و در طراحی و برنامهریزیهای درسی باید توجه به بازدهی و درک مطلب خواندن معطوف گردد(۶). فرایند خواندن منوط به کسب مهارتهای یادگیری بسیاری است. دانشآموزان ناشنوا و نیمهشنوا با کسب این مهارتها میتوانند فرایند پیچیدۀ درک خواندن را بهبود ببخشند(۷). مطالعۀ بینالمللی پیشرفت سواد خواندن(Progress in International Reading Literacy Study: PIRLS) بهعنوان جدیدترین بررسی انجمن بینالمللی ارزشیابی پیشرفت تحصیلی (International Association for the Evaluation of Educational Achievement: IEA) در سالهای اخیر به رسمیت شناخته شده است. اهداف خواندن و فرایندهای درک مطلب، پایه و اساس طرح PIRLS در ارزیابی کتبی توانایی دانشآموزان محسوب میگردند. اهدافPIRLS عبارت است از(۸): هدف ادبی که خواننده سعی میکند با ورود به فضای متن با عقاید موجود در آن ارتباط برقرار کند، و هدف اطلاعاتی زمانی که براساس آن هدف خواننده کسب اطلاعات و جستجوی جهان واقعی است. فرایندهای درک مطلب در تقسیمبندی PIRLS در چهار سطح طبقهبندی شدهاند. این سطوح، از پایینترین سطح تا عمیقترین لایههای یادگیری، عبارتند از(۸): ۱ـ تمرکز و بازیابی صریح اطلاعات: بازیابی موفقیتآمیز اطلاعات مستلزم درک نسبتاً فوری یا خودکارِ متن است. این فرایند به استنباط و تعبیر و تفسیر چندانی نیاز ندارد و معنا در متن بهروشنی بیان شده است. ۲ـ استنباط مستقیم: خوانندگان ضمن ساختن معنا از متن، در مورد ایدهها یا اطلاعاتی که به صراحت در متن بیان شده است به استنباطهایی ورای سطح ظاهری متون دست مییابند. ۳ـ تفسیر و تلفیق ایدهها و اطلاعات: خوانندگان، با تفسیر و تلفیق عقاید و اطلاعات بهدست آمده از متن ارتباطهایی را ایجاد میکنند که نه تنها تلویحی هستند بلکه ممکن است بر پایة دیدگاه شخصی آنها تعبیر شده باشند. ۴ـ بررسی و ارزیابی محتوا، زبان و عناصر متنی: ضمن ارزیابی محتوا، زبان و عناصر متنی، توجه خواننده از ایجاد معنا به بررسی موشکافانه، رد یا پذیرش متن معطوف میگردد. ارزیابی PIRLS تا کنون در سالهای ۲۰۰۱ و ۲۰۰۶ به اجرا درآمده و هر ۵ سال یک بار تکرار میشود. ایران در مطالعات PIRLS شرکت داشته است. یافتههای این مطالعه نشان میدهد دانشآموزان ایرانی (پایه چهارم ابتدایی) در عملکرد لایههای عمیقتر سطوح درک مطلب با کسب متوسط عملکرد ۴۰۵ در PIRLS 2001 به بهبودی معنیداری با متوسط عملکرد نمره ۴۱۸ در PIRLS 2006 دست یافتهاند(۹و۱۰). این در حالی است که در PIRLS 2001 از میان ۳۵ کشور شرکتکننده بالاترین اختلاف را بین پاسخهای حفظی و استنتاجی بهدست آورده بودند و فاصلۀ قابل ملاحظهای از نظر یادگیری عمقی و خلاق در مقایسه با سایر کشورها داشتند(۹). در هر دو مطالعه PIRLS در همه کشورها رابطۀ مستقیمی بین پیشرفت خواندن و فعالیتهای آموزشی خواندن در سنین قبل از مدرسه، ارزیابی والدین از مهارتهای اولیه خواندن در کودکان و همچنین نگرش مثبت والدین و دانشآموزان نسبت به خواندن وجود داشت(۹و۱۰). پژوهش جاری در چارچوب فرایندهای درک مطلب PIRLS و برای مشخص کردن این که دو گروه کمشنوا و شنوا در کدام سطح درک مطلب با یکدیگر اختلاف معنیدار دارند انجام پذیرفت.
روش بررسی
پژوهش از نوع کاربردی و روش آن علَیـمقایسهای است و در سال تحصیلی ۸۸-۱۳۸۷ انجام شد. جامعۀ آماری دانشآموزان پایۀ چهارم ابتدایی از مدارس استثنایی و عادی شهرستانهای کرج، رباط کریم و شهریار بودند. نمونه آماری در دانشآموزان کمشنوا کلیه دانشآموزان پسر مدارس استثنایی کرج و رباط کریم و کلیه دانشآموزان دختر مدرسه استثنایی شهرستان شهریار بودند (جمعاً ۱۷ نفر، ۶ دختر و ۱۱ پسر) براساس اطلاعات درج شده در پروندۀ توانبخشی، دانشآموزان کمشنوا از افت شنوایی متوسط رو به شدید (۷۰-۵۶ دسیبل) تا عمیق (۹۰ دسیبل به بالا) برخوردار بودند(۱۱). دو دختر و چهار پسر افت شنوایی متوسط رو به شدید (۷۰-۵۶ دسیبل)، یک دختر و چهار پسر افت شنوایی شدید (۹۰-۷۱ دسیبل) و سه دختر و سه پسر افت شنوایی عمیق (۹۰ دسیبل به بالا) را دارا بودند. همچنین ۱۷ دانشآموز کمشنوا مطابق با اطلاعات ثبت شده در پروندۀ توانبخشی در محدودۀ سنی بدو تولد تا ۲ سال دچار این آسیب شده بودند و نه نفر بعد از تشخیص کمشنوایی از سمعک استفاده کرده بودند و چهار نفر نیز در سنین زبانآموزی خدمات توانبخشی دریافت کرده بودند. بهدلیل حضور کارشناس شنواییشناسی در مدرسه اکثر دانشآموزان از سمعک استفاده میکردند و طبق مشاوره با کارشناسان شنواییشناسی و گفتاردرمانی و همچنین معلمین مربوطه دانشآموزان کمشنوایی متوسط رو به شدید از خدمات توانبخشی بیشتری در آموزشگاه بهرهمند بودند و از خزانۀ لغات نسبتاً ببشتری در مقایسه با دانشآموزان کمشنوای شدید و عمیق برخوردار بودند. نمونۀ آماری در دانشآموزان شنوا نیز ۱۷ نفر بودند که بهطور متناظر از مدارس عادی همجوار با مدارس استثنایی مورد نظر بهروش تصادفی ساده انتخاب شدند و براساس پروندۀ بهداشتی شنوایی در حد هنجار داشتند.
عامل هوش در این پژوهش بهعنوان متغیر کنترل لحاظ گردید. دانشآموزان دو معلولیتی، که طبق آزمونهای هوش بهعمل آمده توسط مشاوران علاوه بر آسیب شنوایی مشکل ذهنی نیز داشتند و در کلاس دو معلولیتی تحصیل میکردند، بهدلیل اینکه نتایج آزمون تحتالشعاع ضعف ذهنی قرار نگیرد، تحت آزمون قرار نگرفتند. کلیۀ دانشآموزان براساس اطلاعات پروندۀ بهداشتی از هوش در حد هنجار برخوردار بودند و براساس بازدهی تحصیلی و مشاوره با معلمین مربوطه، دانشآموزان تحت آزمون از نظر هوشی تفاوت قابل ملاحظهای با یکدیگر نداشتند.
ابزار پژوهش دفترچۀ استاندارد شده PIRLS (2001) بود. دفترچههای آزمون PIRLS از دو بخش تشکیل یافته است:، یک بخش به عملکرد درک متون اطلاعاتی و بخش دیگر به عملکرد درک متون ادبی مربوط میشود(۱۲). در سؤالات هریک از بخشهای ادبی و اطلاعاتی از هر ۴ سطح درک خواندن استفاده شده است. در این پژوهش دفترچۀ متون اطلاعاتی به نام داستان مسیر رودخانه برای بررسی سطوح مختلف درک خواندن انتخاب شد. دفترچه شامل سه سؤال تستی و هشت سؤال تشریحی و حداکثر امتیاز این داستان نمره ۱۸ بود.
هریک از سؤالات تستی یک امتیاز و سؤالات تشریحی از نظر سطح دشواری دارای امتیازات یک، دو و سه بودند. سؤالات این دفترچه کلیۀ سطوح مختلف درک خواندن را دربرداشت و هریک از سؤالات به سطحی از درک مطلب اختصاص یافته بود. ۳ نمره از این آزمون به ارزیابی سطح ۱ (تمرکز و بازیابی صریح اطلاعات)، ۳ نمره به سطح ۲ (استنباط مستقیم)، ۷ نمره به سطح ۳ (تفسیر و تلفیق ایدها و اطلاعات) و ۵ نمره به سطح ۴ (بررسی و ارزیابی محتوا، زبان و عناصر متنی) تعلق داشت.
دانشآموزان طبق آزمون PIRLS در مدت ۴۰ دقیقه باید متن داستان را مطالعه و به سؤالات آن پاسخ میگفتند(۱۲).
در تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS از آمار توصیفی برای تعیین میانگین و انحراف معیار و از آمار استنباطی از نوع t مستقل برای مقایسۀ دو گروه استفاده گردید. در مقایسه عملکرد دانشآموزان کمشنوا و شنوا در سطوح مختلف درک خواندن، میانگین براساس امتیازات حاصل در هر سطح محاسبه گردید ولی در مقایسه عملکرد هریک از گروههای شنوا وکمشنوا در سطح تمرکز و بازیابی اطلاعات با سایر سطوح درک خواندن میانگین به نسبت ارزش نمرهای که برای هر سطح در این آزمون در نظر گرفته شده بود محاسبه شد.
یافتهها
دانشآموزان کمشنوا مطابق با جدول ۱ از نظر سطوح مختلف درک خواندن (تمرکز و بازیابی صریح اطلاعات، استنباط مستقیم، تفسیر و تلفیق ایدهها و اطلاعات، بررسی و ارزیابی محتوا، زبان و عناصر متنی) با دانشآموزان شنوا مورد مقایسه قرار گرفتند. در عملکرد دانشآموزان کمشنوا در سطح ۱ (تمرکز و بازیابی صریح اطلاعات)، سطح ۲ (استنباط مستقیم)، سطح ۳ (تفسیر و تلفیق ایدهها و اطلاعات) و سطح ۴ (بررسی و ارزیابی محتوا، زبان و عناصر متنی) اختلاف معنیداری(۰۵/۰p<) با عملکرد دانشآموزان شنوا دیده شد و دانشآموزان شنوا در کلیۀ سطوح عملکرد بهتری نشان دادند.
برای بررسی کیفیت آموزش، سطح ۱ از درک مطلب، که اطلاعات حفظی بهشمار میآید، با هریک از سطوح درک مطلب(۴-۲) که اطلاعات استنتاجی بهشمار میآیند و لایههای عمیقتر یادگیری را شامل میشوند، در هر دو گروه (کمشنوا و شنوا) مورد مقایسه قرار گرفتند.
مطابق با جدول ۲ بین عملکرد اطلاعات حفظی و استنتاجی دانشآموزان شنوا اختلاف معنیداری مشاهده گردید(۰۵/۰p<). دانشآموزان شنوا در اطلاعات حفظی نسبت به اطلاعات استنتاجی عملکرد بهتری نشان دادند.
همچنین مطابق با جدول ۳ بین عملکرد اطلاعات حفظی و استنتاجی دانشآموزان کمشنوا نیز اختلاف معنیداری ملاحظه گردید(۰۵/۰p<) و در این گروه نیز دانشآموزان در اطلاعات حفظی بهتر از اطلاعات استنتاجی عمل نمودند.
بحث
با توجه به اینکه دانشآموزان کمشنوا در هر ۴ سطح درک خواندن تفاوت معنیداری با دانشآموزان شنوا نشان دادند و نتوانستند به سطحی برابر با همتایان شنوای خود دست یابند، میتوان نتیجه پژوهش را با تحقیق Wauters و همکاران(۳) و Mayer(4) همسو دانست.
مهارت گوش دادن زیر بنای مهارت زبانی است، بهطوریکه افت شنوایی بر کسب این مهارت تأثیر منفی میگذارد. در صورت عدم بهکارگیری به موقع عوامل جبرانکنندۀ این نقیصه، دانشآموزان کمشنوا دچار مشکلات زیادی در کسب مهارت خواندن خواهند شد(۱۳و۱۴). خواندن فرایند پیچیدهای(۷) است که توسعۀ آن بهطور زیربنایی در سنین قبل از آموزشهای رسمی پایهریزی میگردد(۴). شناسایی زودهنگام آسیب شنوایی و ارائه خدمات توانبخشی(۱۵) نقش والدین در افزایش خزانۀ واژگان کودک(۱۶)، ارتباط همسوی والدین و معلمین در ارتقاء سواد خواندن(۱۷) از عوامل تأثیرگذار در جبران آسیب شنوایی برای پیشرفت خواندن هستند. با وجود اینکه دانشآموزان شرکتکننده در این آزمون از لحاظ میزان افت شنوایی و خزانۀ واژگانی متفاوت بودند تفاوت قابل ملاحظهای در نمرات آنان ملاحظه نشد، زیرا خیلی از مهارتهای لازم برای توسعۀ درک خواندن را کسب نکرده بودند. برخلاف معمول که کودکان کمشنوا از سن ۲ سال در این مراکز ثبت نام میشوند، اکثر دانشآموزان تحت آزمون در سنین بالای ۵ سال آموزش را آغاز کرده بودند و به موقع خدمات توانبخشی دریافت نکرده بودند در حالی که آموزشهای پیش از مدرسه(۹و۱۰) و تفاوت این آموزشها در کودکان آسیبدیده شنوایی با همتایان شنوا(۶) و آگاهیهای واجشناختی در این سنین(۱۸و۱۹) نقش مهمی را در پیشرفت مهارت خواندن ایفاء میکنند. هر قدر که ارائۀ خدمات توانبخشی از سن زبانآموزی دانشآموزان آسیبدیدۀ شنوایی فاصله میگیرد، شکاف عمیقتری در فرایندهای درک مطلب آنان با همتایان شنوای آنها به وجود میآید(۲۰).
شناخت کلمه به تنهایی برای درک خواندن کفایت نمیکند(۳) ناتوانی اصلی دانشآموزان کمشنوا در درک خواندن صرفاً به ضعف آنان در شناسایی کلمات منحصر نمیگردد، بلکه ریشه این ناتوانی میتواند در ضعف عملکرد آنان در ترکیب کلمات و تفسیر معنیدار از جمله نهفته باشد(۲۱). مشکل اصلی دانشآموزان کمشنوای تحت آزمون نیز از همین مسئله ناشی میشد. آنان بهدلیل ضعف در تلفیق کلمات و استخراج معنا از این ترکیب حتی در سطح ۱ که خواننده فقط باید بتواند ایدهها و اطلاعات موجود در متن را تشخیص و استخراج نماید(۸) اختلاف معنیداری با دانشآموزان شنوا نشان دادند، زیرا قادر نبودند معنای جملات را درک نمایند و بر همین اساس در درک معنا و مفهوم کل متن نیز عاجز بودند و منظور داستان را متوجه نشدند. وقتی پیام داستان برای خواننده متن قابل درک نباشد، راهیابی به مراحل پیشرفتۀ فرایند خواندن که جنبه استنباطی و ارزشیابی به خود میگیرد، امکانپذیر نخواهد بود. توجه اصلی در آموزش خواندن به ناشنوا باید به ترکیب کلمات و استخراج معنا از متن(۲۲) و همچنین به بازدهی و درک مطلب(۶) معطوف گردد.
در پژوهش حاضر هر دو گروه دانشآموزان تحت آزمون بین اطلاعات حفظی و استنتاجی اختلاف معنیداری نشان دادند. این نتیجه با گزارش PIRLS (2001) که در آن دانشآموزان ایرانی بالاترین تفاوت را بین اطلاعات حفظی و استنتاجی کسب نمودند(۹) همخوانی دارد، ولی با نتیجۀ گزارش PIRLS (2006) مبنی بر پیشرفت معنیدار در سطوح عمیقتر درک مطلب(۱۰) همسویی ندارد. نتیجۀ پژوهش نشان داد که دانشآموزان مورد نظر در هر دو گروه بهدنبال بازیابی اطلاعات و پاسخهایی که مستقیماً از متن استخراج میشد بودند و در سطوح عمیقتر درک مطلب که نیاز به تجزیه، تحلیل و تفکر خلاق خواننده است، حتی گروه شنوا نیز ضعیف عمل نمودند. براساس نتایج بهدست آمده کیفیت یادگیری خواندن این دانشآموزان بهگونهای بود که چندان باعث هدایت آنان به سمت توسعۀ ذهنی و گسترش ظرفیت اندیشیدن آنها نشده بود و علیرغم اینکه یادگیری در هر دو گروه به سمت اطلاعات حفظی میل میکرد، دانشآموزان کمشنوا در این سطح نیز، چنانکه مشخص شد، دچار مشکلات عدیدهای بودند و عملکردی بسیار ضعیف در مقایسه با دانشآموزان شنوا نشان دادند.
نتیجهگیری
با توجه به اینکه دانشآموزان کمشنوا در کلیۀ سطوح درک خواندن نسبت به دانشآموزان شنوا عملکردی ضعیف نشان دادند، لازم است در سیاستگذاریهای آموزش استثنایی برنامهریزیها بهگونهای طراحی شود که سطح یادگیری این دانشآموزان را از انباشتن محفوظاتی که برای آنان عاری از مفهوم است به سمت درک مطلب هدایت نماید و این تحول باید بهطرز زیربنایی در اقدامات بهموقع خدمات آموزشی و توانبخشی در سنین زبانآموزی، برنامهریزی درسی و همچنین روشهای تدریس شکل بگیرد.
REFERENCES
1. Moats LC. Spelling: development, disabilities and instruction. 2nd ed. Timonium, MD: York Press; 1995.
2. Hunt N, Marshall K. Exceptional children and youth. 2nd ed. Boston: Houghton Mifflin Company; 1999.
3. Wauters LN, Van Bon WHJ, Telling AEJM. Reading comprehension of dutch deaf children. Read Writ. 2006;19(1):49-76.
4. Mayer C. What really matters in the early literacy development of deaf children. J Deaf Stud Deaf Educ. 2007;12(4):411-31.
5. Vermeulen AM, van Bon W, Schreuder R, Knoors H, Snik A. Reading comprehension of deaf children with cochlear implants. J Deaf Stud Deaf Educ. 2007;12(3):283-302.
6. Gilbertson D, Ferre S. Considerations in the identification, assessment, and intervention process for deaf and hard of hearing students with reading difficulties. Psychol Sch. 2008;45(2):104-20.
7. Ruiz NT. A young deaf child learns to write: implications for literacy development. Read
Teach. 1995;49(3):206-17.
8. Campbell JR, Kelly DL, Mullis IVS, Martin MO, Sainsbury M. Framework and specifications for PIRLS assessment 2001. 2nd ed. Chestnut Hill, MA: Boston College; 2001.
9. Mullis IVS, Martin MO, Gonzalez EJ, Kennedy AM. PIRLS 2001 international report IEA’S study of reading literacy achievement in primary schools in 35 countries. Chestnut Hill, MA: Boston College; 2003.
10. Kennedy AM, Mullis IVS, Martin MO, Trong KL. Pirls 2006 encyclopedia: a guide to reading education in the Forty PIRLS 2006 countries. Chestnut Hill, MA: TIMSS & PIRLS International Study Center; 2007.
11. Harrell RW. Pure tone evaluation. In: Katz J, Burkard RF, Medwestsky L, editors. Handbook of clinical audiology. 5th ed. Baltimore: Williams & Wilkins; 2002. p. 71-87.
12. Gonzalez EJ. Scaling the PIRLS reading assessment data. In: Martin M, Mulls I, Kennedy A, editors. PIRLS 2001 technical report. Chestnut Hill, MA: Boston College; 2003.
13. Connor CM, Zwolan TA. Examining multiple sources of influence on the reading comprehension skills of children who use cochlear implants. J Speech Lang Hear Res. 2004;47(3):509-26.
14. Power D, Leigh GR. Principles and practices of literacy development for deaf learners: a historical overview. J Deaf Stud Deaf Educ. 2000;5(1):3-8.
15. Kiese-Himmel C, Schroff J, Kruse E. Identification and diagnostic evaluation of hearing impairments in early childhood in German-speaking infants. Eur Arch Otorhinolaryngol. 1997;254(3):133-9.
16. Aram D, Most T, Ben Simon A. Early literacy of kindergartners with hearing impairment: the role of mother-child collaborative writing. Topics Early Child Spec Educ. 2008;28(1):31-41.
17. Heineman-Gosschalk R, Webster A. Literacy
and the role of parents of deaf children. Deaf Educ Int. 2003;5(1):20-38.
18. Sterne A, Goswami U. Phonological awareness of syllables, rhymes and phonemes in deaf children. J Child Psychol Psychiatry. 2000;41(5):609-25.
19. Catts HW. The relationship between speech-language impairments and reading disabilities. J Speech Hear Res. 1993;36(5):948-58.
20. Swanwick R, Watson L. Literacy in the homes of young deaf children: common and distinct features of spoken language and sign bilingual environments. Journal of Early Childhood Literacy. 2005;5(1):53-78.
21. Miller P. What the visual word recognition skills of prelingually deafened readers tell about their reading comprehension problems. J Dev Phys Disabil. 2006;18(2):91-121.
22. Luckner JL, Handley CM. A summary of the reading comprehension research undertaken with students who are deaf or hard of hearing. Am Ann Deaf. 2008;153(1):6-36.
جدول ۱ ـ مقایسه میانگین امتیاز سطوح مختلف درک خواندن در دانش¬آموزان کم¬شنوا با دانش¬آموزان شنوا
جدول ۲ـ مقایسه میانگین سطح تمرکز و بازیابی صریح اطلاعات با سایر سطوح درک خواندن در دانش¬آموزان شنوا
جدول ۳ـ مقایسه میانگین سطح تمرکز و بازیابی صریح اطلاعات با سایر سطوح درک خواندن در دانش¬آموزان کم¬شنوا
ارسالی: مرضیه ایزد پناه
سرکار خانم ما رمایی
باسلام
مطلب ارسالی شما دریافت ومنتشر خواهد شد