پیشگفتار
سخنی با شما همکار گرامی
هرروز که می گذرد با خود می گوییم ما را چه شده است اینقدر خود را به آب و آتش می زنیم ، چرا سری که درد نمی کند دستمال می بندیم ، چرا کاسه داغ تر از آش شده ایم ، چرا دایه مهربانتر از مادر شده ایم ، آیا ما رسالت داریم هر آنچه که عالم وآدم می کنند را پاسخگو باشیم ، مگر ما را چه شده است؟ که اینچنین مانند اسپند روی آتش جلز و لز می زنیم، مگر حرفمان خریدار دارد، مگر کلاممان نفوذ دارد،مگر کار هایمان راه به جایی می برد، مگر برایمان تره ای خورد می کنند ، مگر ما زندگی شخصی نداریم ، مگر ما کار خصوصی نداریم ، مگر ما کارمند ومتعهد به ساز مان خود نیستیم ، مارا چه شده است که اینقدر خود رابه در ودیوار می کوبیم، غم این وآن را می خوریم وبالاخره مگر مجنون شده ایم . چرا ماباید اینقدر خواهش کنیم ،اینقدر تمنا کنیم ، چه کسی این بار سنگین را بردوش ما گذاشته است .چرا ما مانند دیگران بی خیال نیستیم ، چرا ما به منافع خودفکر نمی کنیم ، هر نخی را می کشیم ، نا گهان فغانی بلند می شود که چه می کنید؟ چرا آرامش مارا بهم می زنید ، ما راه خودمان را می رویم ، ما برای خودمان دکان دونبشی تدارک دیده ایم و…
هرچه می بافیم قبل از آنکه تمام کنیم فریادی بلند می شود که شما را چه به اینکار شما ها اینکاره نیستید.
نمی دانیم باید دلمان به حال خودمان بسوزد یا برای مسئولیتی که پذیرفته ایم ، نمی دانیم باید از خودی بنالیم یا از غیر خودی، نمی دانیم برای که و برای چه این راه را بر گزیده ایم .
تنها چیزی که دلمان را خوش می کند نگاهی است به پشت سر وراهی که پر از پیچ وخم و تاریک روشن پیموده ایم
وقتی به گذشته نگاه می کنیم که جز نامی تحت عنوان شنوایی سنج با مقطع کار دانی ، بدون مجوز کار ، بدون هیچ جایگای در علوم توانبخشی و پزشکی ، بدون تجهیزات حتی برای اتوسکوپی ،بدون اتاقک برای آزمایش، بدون هیچ استادی، بدون هیچ برنامه مدون درسی ، بدون هیچ پروتکل درمانی ، بدون هیچ جایگاهی در نظام پزشکی ، بدون هیچ شرکت وارد کننده تجهیزات شنوایی ، بدون هیچ تشکل قانونی و ……
اما حالا بر قله ای از دانش در مقطع دکتری ، با پژوهش های کار بردی ، با اساتیدی مجرب ، برنامه های آموزشی مصوب ،گروه های آموزشی علاقمند، دارای آموزش های مدون، عضو سازمان نظام پزشکی ، دارای مجوز دفاتر ارزیابی شنوایی ، دارای مجوز انحصاری تجویز سمعک ،دارای توان تخصصی انجام آزمون های فیزیولوژیک ، رفتاری و الکترو فیزیولوژیک ، برگزاری چهارده دوره کنگره علمی ، برگزاری چندین سیمنار تخصصی،برگزاری کارگاه های متعدد آموزشی ، برخورداری از تجهیزات ارزیابی و توانبخشی روز دنیا، بهره مندی از توان شرکت های صاحب برند ، بهره مندی از جوانان کارشناس ، کارشناس ارشد و دکتری زبده وکاربلد ،مجلات علمی وپژوهشی وزین ،انجمن های قوی وکارآمد ، همراهی بی سابقه وزارت متبوع ونظام پزشکی وقوه مقننه ، آمادگی نسبی سازمان های بیمه گر ، پیشکسوتان دلسوز ، بلند همتان ارجمند و…..
اینجاست که همه آنچه را مایه نگرانی وافسردگی می دیدیم رها می کنیم و به آینده وقلل رفیع تر چشم می دوزیم
اینک چهارمین سمینار چالش های حرفه ای را با عزمی راسخ و توانی صد چندان وبا هماهنگی مثال زدنی با امتیاز باز آموزی بر گزار می کنیم زیرا نه این راه تمام شده است، نه پیچ های آن کم شده است ، نه همه چیز مطلوب است ،بلکه این راه ادامه دارد و هرساله می رویم تا چالش های پیش رو را با همتی بلند وعزمی استوار وهمدلی بیشتر به راهکاری منطقی تبدیل کنیم زیرا این جامعه فرهیخته ثابت کرده است که می تواند تمام ضعف ها را به قوت وهمه تهدید ها رابه فرصت تبدیل کند و سرزنش ها گر کند خار مغیلان غم بر خود راه ندهد.
اینک با صدور مجموعه بیانیه های این خبرنامه ویژه ،همکاران خواهند دید که تمام هم و تلاش هئیت مدیره انجمن های علمی شنوایی شناسی وشنوایی شناسان ایران و اعضای محترم کمیته معتمد چگونه بوده با صبر وشکیبایی و با چه درایتی موضوعات را دنبال کرده اند .و برای گرفتن نظرات شما دلسوزان و علاقمندان به سر نوشت خود و شنوایی شناسی کشور به معرض دید شما قرار داده اند .
بدیهی است هیچ مشکلی غیر از همدلی ،هماهنگی ، از خود گذشتگی وایثار شما عزیزان همراه میسور نخواهد بود .در این دو ماراتون مشعلی زمین نمی ماند و هر کس بیاید مجبور است این را تداوم بخشد .
و هذا من فضل ربی
گورابی
رئیس انجمن شنوایی شناسان ایران
رئیس چهارمین سمینار چالش های حرفه ای شنوایی شناسی
16/11/1393
سلام.ببخشید اسپری که برای بیماران آسمی استفاده میشه و قرص آلپرازلام باعث کم شنوایی میشه یا نه?با تشکر
سلام .ببخشید اگه کسی مادرش کم شنوایی اکتسابی داشته باشه (عصب گوشش ضیف شده باشد)و پدر و مادرش این مشکل را نداشته اند ایا این ژنتیکی هست یعنی میشه فرزندانش هم در اینده کم شنوا شوند?با تشکر